گروه اجتماعی مشرق - به دنبال توفان و سیل روز گذشته، دهها تن از هموطنان جان خود را از دست دادند و خسارات مالی فراوانی نیز به صدها خانوار وارد شد.
درحالی که اخبار ضدونقیضی درباره خسارتهای مالی و جانی توفان شب گذشته منتشر میشود، اما شواهد حکایت از کشته شدن بیش از 10 نفر دارد که با توجه به ناپدید شدن دهها نفر و مفقود شدن حدود 50 خودرو، مطمئنا تعداد تلفات این سانحه در ساعات آینده، بیشتر هم خواهد شد.
سال گذشته نیز توفان سهمگینی شهر تهران را در نوردید تا جایی که تنی چند از هموطنانمان جان خود را از دست دادند، اما متاسفانه مسئولان سازمانهای ذیربط از جمله سازمان هواشناسی طبق روال معمول تقصیرها را بر گردن نهاد دیگری مانند صدا و سیما انداخته و عنوان کردند که این سازمان همکاری لازم را با سازمان هواشناسی در اطلاعرسانی درست از حوادث غیرمترقبه ندارد.
اگرچه توجیهات سازمان هواشناسی برای افکار عمومی پذیرفته نشد، اما امید آن بود که این سازمان بتواند با دقت بیشتر و نظارت دقیقتری فعالیت خود را از سر بگیرد، اما متاسفانه باز هم عملکرد ضعیف این سازمان باعث شد تا هشدار لازم به مردم داده نشود و همین امر باعث شد تا توفان روز گذشته در تهران و استان های البرز و مازندران کام بسیاری از مسافران تعطیلات عید فطر را تلخ کند و خسارتهای زیادی نیز برجای بگذارد.
اما در سانحه امسال، علاوه بر سازمان هواشناسی، پای ستاد مدیریت بحران کشور نیز در میان است؛ خصوصا آن که بر اساس اخبار منتشرشده، به هنگام وقوع توفان، بسیاری از اعضای ستاد مدیریت بحران در مناطق آسیبدیده، در مرخصی بودهاند و همین مسئله روند مقابله با بحران را کند کرده بود.
در حالی که ساعتها از این سانحه تاسفبار میگذرد، مسئولان دولتی تاکنون نسبت به آن سکوت کردهاند. این در حالی است که در موارد کماهمیتتر که حوادثی در حوزه مدیریت نهادهای خارج از قوه مجریه رخ داده، مسئولان ارشد دولت دستور رسیدگی به آنها را صادر کردهاند.
به عنوان مثال، در زمستان سال 1392 در یک سانحه آتشسوزی در تهران به علت اهمال نیروهای آتشنشانی، دو تن از زنان هموطن جان خود را از دست دادند. آن ماجرا با واکنش گسترده مسئولان دولتی و رسانههای زنجیرهای مواجه شد که تا حد استعفای شهردار تهران نیز پیش رفتند.
در نهایت کار به جایی رسید که روحانی نیز وارد میدان شد و به وزیر کشور دستور داد تا به ماجرای حادثه آتشسوزی در خیابان جمهوری رسیدگی کند.
روحانی در نامهای به عبدالرضا رحمانی فضلی، ضمن ابراز تأسف شدید از حادثه آتشسوزی در خیابان جمهوری و جان باختن دو بانوی زحمتکش، وزیر کشور را موظف کرد تا در اسرع وقت موضوع را مورد رسیدگی و گزارشی از این حادثه تأسفبار به وی ارائه دهد.
حساسیت گسترده دولتیها به جان باختن دو بانوی هموطن در ماجرای سال 1392 این انتظار را ایجاد کرده که نسبت به کوتاهی دستگاههای ذیربط در پیشبینی توفان اخیر، اعلام هشدار به مردم و مدیریت پس از وقوع این بحران شاهد واکنشهای شدیدتری باشیم.
آیا روحانی همانطور که برای جان دو بانوی هموطن در ماجرایی که یکی از زیرمجموعههای شهرداری تهران مقصر حادثه بود (آتشنشانی) اقدام به صدور دستور بررسی ماجرا کرد، برای رسیدگی به دلایل جان باختن دهها هموطن و خسارات مالی گسترده حادثه دیروز هم دستور رسیدگی میدهد؟
ضمنا رسانههای زنجیرهای و فعالان اصلاحطلب که در سال 1392 کمترین خواسته خود را در ماجرای آتشسوزی خیابان جمهوری، استعفای بالاترین مقام ذیربط (شهردار تهران) اعلام میکردند، آیا در سانحه به شدت خسارتبارتر دیروز مطالبه استعفای رئیس سازمان هواشناسی، وزیر راه، مسئولان اصلی ستاد بحران شامل استاندار تهران و ... را مطرح میکنند؟
درحالی که اخبار ضدونقیضی درباره خسارتهای مالی و جانی توفان شب گذشته منتشر میشود، اما شواهد حکایت از کشته شدن بیش از 10 نفر دارد که با توجه به ناپدید شدن دهها نفر و مفقود شدن حدود 50 خودرو، مطمئنا تعداد تلفات این سانحه در ساعات آینده، بیشتر هم خواهد شد.
سال گذشته نیز توفان سهمگینی شهر تهران را در نوردید تا جایی که تنی چند از هموطنانمان جان خود را از دست دادند، اما متاسفانه مسئولان سازمانهای ذیربط از جمله سازمان هواشناسی طبق روال معمول تقصیرها را بر گردن نهاد دیگری مانند صدا و سیما انداخته و عنوان کردند که این سازمان همکاری لازم را با سازمان هواشناسی در اطلاعرسانی درست از حوادث غیرمترقبه ندارد.
اگرچه توجیهات سازمان هواشناسی برای افکار عمومی پذیرفته نشد، اما امید آن بود که این سازمان بتواند با دقت بیشتر و نظارت دقیقتری فعالیت خود را از سر بگیرد، اما متاسفانه باز هم عملکرد ضعیف این سازمان باعث شد تا هشدار لازم به مردم داده نشود و همین امر باعث شد تا توفان روز گذشته در تهران و استان های البرز و مازندران کام بسیاری از مسافران تعطیلات عید فطر را تلخ کند و خسارتهای زیادی نیز برجای بگذارد.
اما در سانحه امسال، علاوه بر سازمان هواشناسی، پای ستاد مدیریت بحران کشور نیز در میان است؛ خصوصا آن که بر اساس اخبار منتشرشده، به هنگام وقوع توفان، بسیاری از اعضای ستاد مدیریت بحران در مناطق آسیبدیده، در مرخصی بودهاند و همین مسئله روند مقابله با بحران را کند کرده بود.
در حالی که ساعتها از این سانحه تاسفبار میگذرد، مسئولان دولتی تاکنون نسبت به آن سکوت کردهاند. این در حالی است که در موارد کماهمیتتر که حوادثی در حوزه مدیریت نهادهای خارج از قوه مجریه رخ داده، مسئولان ارشد دولت دستور رسیدگی به آنها را صادر کردهاند.
به عنوان مثال، در زمستان سال 1392 در یک سانحه آتشسوزی در تهران به علت اهمال نیروهای آتشنشانی، دو تن از زنان هموطن جان خود را از دست دادند. آن ماجرا با واکنش گسترده مسئولان دولتی و رسانههای زنجیرهای مواجه شد که تا حد استعفای شهردار تهران نیز پیش رفتند.
در نهایت کار به جایی رسید که روحانی نیز وارد میدان شد و به وزیر کشور دستور داد تا به ماجرای حادثه آتشسوزی در خیابان جمهوری رسیدگی کند.
روحانی در نامهای به عبدالرضا رحمانی فضلی، ضمن ابراز تأسف شدید از حادثه آتشسوزی در خیابان جمهوری و جان باختن دو بانوی زحمتکش، وزیر کشور را موظف کرد تا در اسرع وقت موضوع را مورد رسیدگی و گزارشی از این حادثه تأسفبار به وی ارائه دهد.
آیا روحانی همانطور که برای جان دو بانوی هموطن در ماجرایی که یکی از زیرمجموعههای شهرداری تهران مقصر حادثه بود (آتشنشانی) اقدام به صدور دستور بررسی ماجرا کرد، برای رسیدگی به دلایل جان باختن دهها هموطن و خسارات مالی گسترده حادثه دیروز هم دستور رسیدگی میدهد؟
ضمنا رسانههای زنجیرهای و فعالان اصلاحطلب که در سال 1392 کمترین خواسته خود را در ماجرای آتشسوزی خیابان جمهوری، استعفای بالاترین مقام ذیربط (شهردار تهران) اعلام میکردند، آیا در سانحه به شدت خسارتبارتر دیروز مطالبه استعفای رئیس سازمان هواشناسی، وزیر راه، مسئولان اصلی ستاد بحران شامل استاندار تهران و ... را مطرح میکنند؟